جدول جو
جدول جو

معنی علی بسطامی - جستجوی لغت در جدول جو

علی بسطامی(عَ یِ بَ)
ابن محمود بن محمد بن مسعود بن محمود بن محمد بن محمد بن محمد بن عمر شاهرودی بسطامی هروی رازی فخری بکری حنفی، مشهور به مصنفک و ملقّب به علاءالدین. رجوع به علی مصنفک شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
عمر پسر محمد محدث و از شهر بسطام بود. (منتهی الارب) ، مترصد شکار نشستن چنانکه صیاد در شکارگاه. حالتی که گربه و یوز و امثال آن بخود گیرند پیش از حمله بشکاری و آن گرد کردن تن و دوختن چشم به صید باشد. نشستن چون گربه در کمین موش. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن محمد بن محمد بن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی، مشهور به قلصادی و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی قلصادی شود
لغت نامه دهخدا